این شماره 31 لعنتی!
به عشق بزرگترین بادکنک آن روزها ...
به یاد شانسی دهه شصتی ها ...
و به یاد تقلب فروشنده ها!
اون برگه ای که توش عکس انتخاب میکردیم رو اول باز میکردن عدد بادکنک 31 رو بر میداشتن
و ما در عین صداقت فکر میکردیم بد شانسیم ...
با چشمی که خطای دید داره
قضــاوت نکـــن
*Ava* (05-18-2015)
مکالمه ما و دوستان در دوران دبستان:الو منزل علیزاده؟
بله بفرمایید:
علیزاده هست؟
شما؟
من بغل دستیشم!
با چشمی که خطای دید داره
قضــاوت نکـــن
*Ava* (05-18-2015)
از عیدو عیدیو کت و شلوار طوسی گشاداز صف، "کوپن"، بن، نفت، درد، قند،
با چشمی که خطای دید داره
قضــاوت نکـــن
*Ava* (05-18-2015)
دستمال من زیر درخت آلبالو گم شدهسواد داری؟
با چشمی که خطای دید داره
قضــاوت نکـــن
*Ava* (05-18-2015)
کجایی کبرا جان؟
هنوز زنده ای؟
شنیده بودم ازدواج کرده ای
به بچه هایت یاد دادی کتاب را زیر درخت رها نکنند؟
...
کاش بودی
بودی و میدیدی که دیگر خبری از تصمیم کبرا نیست
کاش بودی
تا با هم به یاد تصمیم آن روزهایت و عمری که گذشت کمی اشک بریزیم ...
با چشمی که خطای دید داره
قضــاوت نکـــن
*Ava* (05-18-2015)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0
مجوز های ارسال و ویرایش
