دنيا به روي سينه ي من دست رد گذاشت
بر هر چه آرزو به دلم بود سد گذاشت
دنيا به روي سينه ي من دست رد گذاشت
بر هر چه آرزو به دلم بود سد گذاشت
Medad_Siah (05-15-2015)
ددونه دونه
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
*Ava* (05-15-2015)
داديم ز كف نقد جواني و دريغا
چيزي به جز از حيرت و حسرت نستانديم
Medad_Siah (05-15-2015)
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
*Ava* (05-15-2015)
در گوش من فسانه ي دلدادگي مخوان...........ديگر زمن ترانه ي دلدادگي مخواه
هر سر موي تو را با زندگي پيوندهاست
با چنين دلبستگي از خود بريدن مشکل است
Medad_Siah (05-15-2015)
رفتي فراموش شدي از دل دنيا..........چون ناله ي مرغي که زياد قفسي رفت
تا بهار دل نشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
*Ava* (05-15-2015)
تا تو با مني زمانه با من است......بخت و کام گاودانه با من است
قافيه انديشمو دلدار من
گويدم منديش جز ديدار من
حرف و صوت و گفت را بر هم زنم
تا که بي اين هر سه با تو دم زنم