با سلام و خسته نباشيد خدمت ادمين محترم و مديران عزيز و همچنين كاربران گل و دوست داشتنى سايت يكپارس تقديم شما
همينطور كه همگى شاهد بوديد بحثى بين من و مديره محترم اينجا صورت گرفت كه همينجا از همه اون عزيزانى كه أزرده خاطر شدن عذر خواهى ميكنم
بنده ترجيح ميدم كه براى دفاع از خودم موضوع رو نكته به نكته بيان كنم تا هم رفع كدورت ايجاد شده باشه و هم رفع سوء تفاهم ها .
نكته اول قضيه از اونجا شروع شد كه من سه روزه پيش طبق معمول كه وارد چتروم شدم با همه سلام كردم و يهو با خشم نيما(جسي) روبرو شدم در حالى كه خودم هم از هيچ چيز مطلع نبودم( ايشون گفتن يلدا خيلى گردنت كلفت شده و شاخت رو ميشكنم و پرپرت ميكنم كارى ميكنم كه باى نت بدى و من هم كه شوكه شده بودم ترجيح دادم ترك كنم چت رو و باى بدم )
تا اينكه ايشون به حسين گفتن كه يلدا نبايد دخالت ميكرد تو كاره فرشته ( دخالت به چى ؟ خودم هم نميدونستم دخالتم كجا بوده!!!)
حسين به من گفت چون تو تايپك اميد ازش طرفدارى كردى به فرشته و جسي برخورده ( اخه اون تايپك نظر خواست و من نظره خودم. گفتم و شما فرشته خانوم بهم گفتى كه اميد رو امام على جلوه دادم درسته؟ اما من قصدم طرفدارى نبود بلكه نظره شخصى بود)
بعد اينكه امروز اومدم و به فرشته خانوم گفتم من ديگه به شما كارى ندارم و از اين به بعد به محض ورود ايگنور خواهيد شد ( عمومى گفتم) و اينكه شما هم با من بحث كرديد و حرفها بالا گرفت و توهينا هم بيشتر ( شما از من دو كلمه بيشتر نشنيديد يكى خفه شو و ديگرى هم دختر و اين همه لات (نه لأس) بازى؟ در عوض شما هم بنده رو به رگبار بستيد و هر چى دلتون خواست گفتيد غير از اينه ايا؟)
من هنوز هم نميدونم چرا فحشا حسين و نيكروز رو همه ديدن اما اونى كه بهم فحش داد رو نه!!!( دليل اعتراض من به موت شدن حسين اين بود كه هم حسين و هم فرشته با هم بحث ميكردن اما چرا بايد حسين تنها موت بشه فرشته نه؟!!!) أيا اين كار عدالت بود؟
و اينكه امروز همين كه وارد چت روم شدم يكى از مستر هاى اينجا به من خصوصى زدن و حرفهايى گفتن كه من قبول نكردم اما همون لحظه همون حرفا توسط نيما( جسي) عمومى پايست شد (طبيعتا مستر حرفا رو به ايشون كپى ميكردن) كه وقتى من به مستر اعتراض كردم گفتن از اين مردك هر كارى بر مياد و شايد خصوصى ما رو خونده!!!! كه بنده به يكپارس هم اعتراض كردم كه ايا خصوصى اينجا خونده ميشه ايشون گفتن نه!!!! فرشته خانوم شما خودتون ميدونيد كه مر ابزار داشتم و ميتونستم همون لحظه شمارو اخراج كنم اما نكردم گذاشتم كه حرفتون رو بزنيد( چرا بايد شما رو سايلنت بزنم اخه؟ بخدا كاره من نبود كه شما اعتراض كرديد به من!)
نكته دوم چرا ما ياد نگرفتيم حرفى كه ميشه راحت رو در روى هم بگيم چرا پشت سره هم بگيم؟!!!!
و
اينكه هنوز من نميدونم نقش اقا بهداد مستر اينجا چيه كه اوا خانوم هم به ايشون اعتراض كردن!!!!
در ضمن تا اونجايى كه من يادم مياد اينجا كه چتروم افتتاح شد اقا محسن ادمين بودن يلدا جان من و غزل و سميه ( اخه چرا من بايد عليه اينجا باشم وقتى خودم جزء اولين أفراد بودم اينجا!!!) تلاش من فقط خدمت به اينجاس ولاغير
اين بود همه حرفم اميدوارم كه ادمين رسيدكى كنند
««عدالت»»ای عدالـت مــدح تو دارد شرف/ هر پیمبـــر عشق تـو داردهـدف/
نعمتی هركس كه با تو خو گرفت/ خدمتی برگل نمود نیــروگرفت/ با مــروت حكم كــردند حاكمان / بو خوش برخاست تا هفت آسمان/ راه و رسم صد ابـوذر گشته ای/ ای عدالت تختـم عزت كشته ای/ فر تــوخورشید را صـد زره نور/ ظلمتـــی روشن شده ازراه دور/ پیروانت با مــروت هـــر دیــار/ دوستانت اهــل حكمت بـــردبار/ای ز اجرایت شده هــر بت نگون/ کاخ نمـــرودان ز نامت واژگون/ ظلـــم با تو خــو نمائی كی كند/ بوی گل عطــری به مـاه دی كند/ اشكها جــاری كجا، گـوهرشدی/ بـر فقیــران هر زمان مهتر شدی/ زینتـــی عالم ز تو دارد شكــوه / پایــداری در جهان ماننــد كـوه /هركسـی نامت چوخواند آباد شد/ رنگ خوش بگرفت /
با تشكر يلدا تقديم شما