جامانده از قافله ی عشق.....قلم بارونی من

[!!farzane!!]

امشب دل من دو چشم نم میخواهد


اصرار نکن چرا؟!...دلم میخواهد!


ایــوان نجف....


ضــریح....


گنبـــد....


حیـــدر...


آقا بطلب دلم حرم میخواهد!!!

[!!farzane!!]

سلام میدهم از بام خانه سمت حـــــرم



ببخش نوکرتـان را بضاعتش این است...



السلام علیک یا اباعبدلله..

[!!farzane!!]

دورت انگار شلوغ است،دلم میگرید

دل من سنگ صبور است ولی میگیرد

از سفر باز، که من جاماندم

وطنم پیش شماست،دلم میگیرد

همه رفتند ولی من ماندم…

[!!farzane!!]

مامور قبض روح خدا، دور ما نگرد


ما کربلا ندیده به تو جان نمی دهیم

[!!farzane!!]

تو می روی سفر اما روایتش با ما


روایتِ پر سوز،


پر ز غربتش با ما…

پیاده رفتن تا کربلا برای شما


و صورتی پر اشک،


آه و حسرتش با ما…

شلوغی حرم اربعین برای شما


دل و سه کنج اتاق،


اوج خلوتش با ما

[!!farzane!!]

...


ای دوستان از کربلا جا مانده ام من .
..
با حسرت شش گوشه تنها مانده ام من

گل ها همه رفتند و یاد از ما نکردند

خارم که در بین چمن ها مانده ام من

زخم زبان دوستان حق است آقا ..
.
حتما گنه کارم که اینجا مانده ام من

عکس حرم ، برنامه های پخش زنده

در خلوت یک مشت رویا مانده ام من

حتی پرستوها از اینجا کوچ کردند..
.
چون لنگری در عمق دریا مانده ام من

زیبا و زشت و خوب و بد رفتند اما .
..
در رفتن این ارمنی ها مانده ام من...