نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: چه کسی میداند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی؟

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    2103
    نوشته ها
    373
    پسندیده
    3
    مورد پسند : 36 بار در 34 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 60.0

    چه کسی میداند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی؟

    چه کسی میداند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی؟

    چه کسی میداند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی ؟


    پیله ات را بگشا....تو به اندازه پروانه شدن زیبایی ،


    بی آن که دیده بیند،
    در باغ ...
    احساس می توان کرد
    در طرحِ پیچ پیچُِ مخالف سرایِ باد ؛
    یأسِ موقرانه یِ برگی که
    بی شتاب ؛
    بر خاک می نشیند.

    بر شیشه هایِ پنجره
    آشوبِ شب نم است.
    ره بر نگاه نیست
    تا با درون درآئی و در خویش بنگری.
    با آفتاب و آتش
    دیگر
    گرمی و نور نیست،
    تا هیمه خاکِ سرد بکاوی
    در
    رؤیایِ اخگری.


    این
    فصلِ دیگری ست
    که سرمای اش
    از درون
    درکِ صریحِ زیبائی را
    پیچیده می کند.

    یادش به خیر پائیز
    با آن
    توفانِ رنگ و رنگ
    که بر پا
    در دیده می کند!


    هم بر قرارِ منقلِ اَرزیزِ آفتاب،
    خاموش نیست کوره
    چو دی سال:
    خاموش
    خود
    من ام!

    مطلب از این قرار است :
    چیزی فسرده است و نمی سوزد
    امسال
    در سینه
    در تن ام!




  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    2103
    نوشته ها
    373
    پسندیده
    3
    مورد پسند : 36 بار در 34 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 60.0
    عشقت صنما چه دلبری ها کردی ،
    درکشتن بنده ساحری ها کردی ،

    بخشی همه عشقت به سمرقند دلم ،
    آگاه نه ایی چه کافری ها کردی ،


    از قافله جا ماندم تا هم قَدَمت باشم
    تا در طبق تقسیم راضی به کَمَت باشم
    آفت که به جانم زد کِشتم همه گندم شد
    سهم کم من از سیب نان شب مَردم شد

  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    2103
    نوشته ها
    373
    پسندیده
    3
    مورد پسند : 36 بار در 34 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 60.0
    ﺁﻧﮑﻪ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ
    ﻣﺮﮒ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﭘﺴﻨﺪﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ
    عشق از آغاز ناتنی بوده استعهد از اول شکستنی بوده استمثلِ دانستن چرا مردن
    مثلِ از روی عمد سُر خوردن
    مثلِ یک کارِ بد که باید کردکوچه را یک قدم عقب برگرد...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ای دوست کجایی؟
    توسط pantea در انجمن شعر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-19-2019, 08:30 AM
  2. جوانی کجایی؟
    توسط !!yalda!! در انجمن تصاوير و مطالب جالب
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-24-2018, 12:09 AM
  3. هرگز بود آدمی بدین زیبایی؟
    توسط !!!SHAHIN!!! در انجمن شعر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-23-2016, 01:49 PM
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-14-2016, 01:36 PM

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن