تا شدم حلقه بگوش در میخانه ی عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم *
تا شدم حلقه بگوش در میخانه ی عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم *
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
مرا مهر سیه چشمان زسر بیرون نخواهد شد
قضای آسمانیست و دگرگون نخواهد شد
Nil@y (11-07-2016)
دلا تا کی چنین خواری ، به پیش ناکسان زاری
سراپایت هوس گشته ، به دام نفس گرفتاری
ﯾﮏ ﺩﻡ ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﭽﺮﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
ﭼﺮﺧﯽ ﺑﺰﻥ، ﻣﺴﺘﯽ ﻧﻤﺎ، ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
ﺗﺎ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺒﯿﻨﺪ ﺷﻮﺭ ﻭﺻﻞ
ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻓﻠﮏ، ﭼﺮﺧﯽ ﺑﭽﺮﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
Sil
....baştan
وصل من با تو همین بس که در آن کو شب تارکنم افغان و شناسی تو به آواز مرا
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
دلم گرفته و یک شعر هم نمی اید
که شرح شکوه کند شرحه شرحه ی دل را
ای زبان هم اتش و هم خرمنی
چند این اتش در این خرمن زنی
HesamUNT (11-07-2017)
یا رب دل من طالب دیدار نگار است
بی دیدن رویش صح من چون شب تار است
HesamUNT (11-07-2017)
دلا مجنون مجنونی دمت گرم
پر اه و پر خونی دمت گرم
****************
برای کفتر غمهای عالم
تو مثل لانه میمونی دمت گرم